اگر بدانید کسی مشکل قلبی دارد چگونه با او برخورد می‌کنید؟ یا مثلاً اگر بدانید کسی کلیه‌اش پیوندی است، بیماری صرع دارد، چربی خون یا دیابت دارد و اصلاً هیچکدام از اینها اگر کسی پایش شکسته باشد چه برخوردی با او می‌کنید؟
منطق و عاطفه انسانی حکم می‌کند که با آن شخص در هر زمینه‌ای که مشکل دارد مدارا کرد. هیچ‌کس خودخواسته بیماری قلبی نگرفته، خودخواسته صرع ندارد و ایضاً کسی دوست ندارد پایش شکسته باشد. هیچ‌کس را به خاطر بیماری نباید تحقیر کرد بلکه باید تا حد امکان کمکش کرد تا زندگی راحت‌تری را تجربه کند. 
اصلاً بیماری یعنی چه؟ 
بیماری یعنی یکی از اعضای بدن کار خود را به درستی انجام ندهد. فرقی ندارد چه عضوی باشد. قلب، کلیه، ریه، دست، پا. حتی چشم و گوش و زبان.
اما ظاهراً این سه تای آخری استثناء‌ هستند. متاسفانه در جامعه خیلی می‌بینیم که اگر کسی در صحبت کردن مشکل دارد و با لکنت حرف می‌زند دیگران خواسته یا ناخواسته او را تحقیر می‌کنند. با نمایش سر رفتن حوصله یا سعی در حدس زدن حرفهای آن شخص در واقع به آن شخص توهین می‌کنند. 
برخی افراد مشکل شنوایی دارند و اطرافیان آنها مدام در حال تحقیر کردن آنها هستند. تحقیر کردن فقط این نیست که به آن شخص بگویی کر، کور یا لال. همین تغییرات چهره‌ای، ناراحتی و عصبانیت هم برای آن شخص مصداق تحقیرند. 
همین مساله در مورد افراد کم‌بینا هم فراوان پیش می‌آید. آدمها همیشه شرایط دیگران را از دریچه چشم و گوش خود می‌بینند. هیچ‌وقت نمی‌توانند خود را جای آن شخص بگذارند. پس اگر کسی کم‌بینا، کم‌شنوا یا دارای لکنت بود به راحتی به او توهین و به اشکال مختلف (تاکید می‌کنم شاید ناخواسته) او را تحقیر می‌کنند. 
کافی است یک لحظه خودشان را جای او بگذارند و صدای خرد شدن شخصیتش را بشنوند. 


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها